پسر که زیر باران شدید باران کرده بود ، در پشت درهای شیشه ای شجاع شد. ماساژ درب به میهمان غیر منتظره اجازه داد و شروع به برقراری ارتباط و ارائه خدمات خود نمود تا بتواند تا زمانی که هوا به پایان برسد از اوقات خوشی لذت ببرد. پس از پرداخت بدون پولی ، حمام خود را گرفت و حمام خود را درآورد و شروع به شستن لباس کرد. آن مرد از او خواست كه لباسهایش را برداشته ، او را زیر دوش بكشد و شانه های خود عکس سکس دختر و پسر را با یك دست ببندد ، در حالی كه دیگری سرویس بزرگ را برداشته است. او مرا به وان حمام برد و روی شکم پسر نشسته بود و شروع به مالیدن بیدمشک در مقابل سوراخ کرد. سرش را داخل دهانش گرفت ، سپس آن را روی تشک ریخت ، آن را با چربی گرم ریخت و شروع به سوار شدن بر بدن لغزنده وی کرد. او با درپوش بالای سرش مالید ، دیگر نتوانست تنش را حس کند و خودش را در کنار خود کاشت.