خانواده جوان بودجه کافی برای بستن حساب خود را نداشتند و سپس پسر به یاد دوست خود رفت که مدتها دلش می خواست همسرش را کاشته و حاضر به پرداخت آن بود. از آنجا که او بدن خود را برای یک دلال محکمی فروخت ، او را به ملاقات با وی و در مقابل همسر شایسته خود دعوت کرد. او روی لبه مبل نشست و شروع به دیدن بهترین دوست خود در حال لیسیدن کلیتوریس دوست دخترش کرد و او به او مورب می داد. با داشتن یک معدن ترش روی صورت خود ، یک کلوچه یک مورب را بلعید ، سرش را تکان داد و شروع به دیدن ادامه برونگرایی کرد که برای آن پرداخت عکس سکسی دختر دانشجو شده است. فاکر بلوند را به زمین کشید و به یک طرف به او تجاوز کرد. کمر نازک را در آغوش گرفت و خودش را بالا برد. چهار پوند بریزید و بعد از فاک ، سرطان در صورت به پایان رسید. شوهر یکی از دوستانش را بیرون زد و همسرش تهمت زد. آنها در یک میل لنگ اختلاف نظر دارند.