مردی در ژاکت تمشک رنگی در یک تنه برهنه برای ماساژ آمد ، دختر را با دست خوش آمدگویی کرد و در كنار تختخوابش خم شد و تعارفی عکس سکسی دختر سیاه را از روی لباس خود دریافت كرد. پیچ گفت هزینه خدماتش را می پردازد ، اما وقتی پسر پول پیدا نکرد ، حرف مناسب را برد و موافقت کرد که وام را ماساژ دهد. او با آهسته زدن به عضلات قوی مرد ، شلوار خود را به زمین پایین آورد و کمربند کمربندش را باز کرد. او مرا به شستشو ، شستن بدن ، خراش دادن سرش ، گرفتن یک آلت تناسلی و نیش زدن به وان هدایت کرد. فاکر روغن روی پشتش ریخت و چون دختر شروع به درخشش کرد ، روی معده دراز کشید و انتظار ماساژ داشت. به پشتم برگشتم و به او كمك كردم كه با لبهای نازك تمام شود.