دخترک اسباب بازی قدیمی خود را به یاد آورد ، مدت طولانی با گربه اش بازی نکرده بود ، و کلاه بلافاصله با هیجان مرطوب شد. داوالكا پمپ خلاء را روی کلیتوریس خود قرار داد ، هوا را بیرون كشید ، آن را در دست گرفت و پاهایش را روی شانه های خود انداخت. با دست آزاد او سوراخی بین پاهای خود پیدا کرد و انگشتان دست آزاد خود را درون آن قرار داد. بعد از بیرون آوردن فلاسک از کلاه ، لبهای او به زیبایی پر شد و صورتی رنگ شد. سبزه از اینکه بوی آنها را با یک عضو شفاف سیلیکون بوی داد ، هیجان زده شد و پس از نصب او به عکس سکسی دختران کوچک حمام رفت.