او یک جوجه جوان را شنید که در خانه بی سر و صدا خوابیده بود. سکوت درها را باز کرد و وارد اتاق شد ، پتو را بالا برد و بلافاصله او بیدمشک را در دستش فشرد ، شروع به ماساژ او کرد ، سپس به حالت دوم منتقل شد. دخترک عجله ای برای باز کردن چشمانش نداشت ، فقط سرگرم کننده بود. پسر به آرامی کلاه را لمس کرد ، به دهانش رفت عکس سکسی دختر 18 و گلو را سوراخ کرد و تقریباً او را بلند کرد. ران های خود را دراز کرد و چکش خود را در بیدمشک کاشت. در پیاده رو گیر کرد و شکمش را چرخاند ، روی الاغ نشست و آن را کشید ، فهمید که باید مراقب باشید. او پشت سر خود مستقر شد.