فاحشه جوان از این واقعیت ناشی شد که پیتزا فروشی واقعا خیس بود و دائماً از هیجان بیرون می زد و نیاز به رفع اوضاع را احساس می کرد. من با پدر و مادرم در خواب به اتاق رفتم و با یک عضله عمیق ، سعی کردم برای احیای عکس سکسی دختر کرد پدرم تلاش کنم. او عضو بلند قامت را احضار كرد ، سر خود را به داخل سوراخ كشید و بالای سر او نشست. او کمی الاغ را تیز حرکت کرد و بیشتر خواست. او را به عقب برگرداند و به ایجاد جهش های تیز روی سر خود ادامه داد. وقتی پدر بی سر و صدا تمام شد ، او از اتاق خارج شد تا مادرش را بیدار نکند.