جای تعجب نیست که چاق مکزیکی بلافاصله پیشنهاد داد که بتواند جسمی را در دفتر کسب کند ، همه اینها را روی دوربین بگیرید. سرش را بلند نگه داشت ، اما چرخاند و نقل قول کرد. من تصمیم گرفتم که او فقط به عنوان کلاه ، برهنه کار کند و لبهای خود را با کلیتوریس تقسیم کند. او به کف زمین فرو رفت و یک سرویس بزرگ را مکید ، به آرامی زبان خود را در طول کل خروس با موز در حال رشد راهنمایی کرد. او آن را دوباره روی قفسه روی میز انداخت ، پاهای خم شده خود را روی زانوها فشار داد و پسر را ترک کرد. او گربه خود را جلوی عدسی در حالت نعل اسب سوار کرد ، چشمانش را بست و زبانش را از انزجار بیرون کشید تا اسپرم روی صورتش بگیرد. او شروع به لباس پوشیدن کرد و انتظار نداشت که مثل عکس سکس پیرمرد با دختر گربه ای در خیابان بیرون بیاید.