تریشا بدون تأخیر به اکران آمد و از تماس خیلی راضی بود ، بنابراین او آن را از قبل آماده کرد. مردی به او عکس دختران در حال سکس گفت که در هر کاری موظف است از او اطاعت کند و سپس موفق شود. او خواست لباس بپوشد ، دانش آموز این کار را به نحو احسن انجام داد و شرمنده خیانت بود. مردی او را به یک مبل برد و به او گفت استراحت کند ، سینه بند را به تن کرد و نوک پستان را گرفت. او شروع به پاکسازی نوک پستان ها کرد و زن نفهمید که چرا ، اما وقتی دستانش را گرفت و با طناب به او صدمه زد ، شروع به ضربه زدن به او با دست کرد و اوضاع به طرز چشمگیری تغییر کرد. به جای محبت و لطافت ، سختگیری آمد. به طرز عجیبی او مجبور شد شورت هایش را بین پاهایش بچسباند ، و او شروع به فشردن یونی با انگشت خود کرد تا عوضی جت انزال کند. شلوار خود را پاره کرد و چون زن در حال نوشتن بود کاملاً پاره شد. او شروع به خشک شدن سرطان کرد و اغلب موقعیت خود را تغییر داد و به زن معطلی نداد. فقط وقتی اسپرم به لبانش رسید لبخند زیبایی زد.