پسر تصمیم می گیرد با دوست خود بیدمشک بگیرد و بعد از اینکه لخت شد ، او را در صندلی زنان خود قرار دهید تا راحت شود. خود روسیه شروع به حمله به بدن وی کرد ، نوک سینه ها را خم کرد و به او اعتقاد داشت. وقتی مرد دوم در آن طرف بود ، سبزه کار ضربه ای را انجام داد. او سر خود را به جهات مختلف چرخاند و نوبت هایی را كه هر یك از آنها دمیده بود ، گرفت. سپس مردی خروس خود را از دهانش بیرون کشید. او بین پاهای خود به صندلی رفت و تا آنجا که ممکن بود به درون سوراخ نفوذ کرد و به رحم همانجا رسید. عوضی دهانش را باز دانلودکوس وکیر كرد تا تمام فضا را از كافیا شروع كند و فریاد بزند ، اما او مجبور شد این كلاه دوم را بخورد تا مجبور نباشد با صدای بلند گریه كند.