یک توریست به همراه گروهی به اکتشاف قسمت قدیمی شهر رفت و برج ساعت را بازرسی کرد و ماجرا راجع به آن شنید. من به اطراف نگاه عکس های سکسی دختران کردم ، به تنهایی ، و به یک پسر محلی رفتم و از او کمک خواستم. شخص واقعاً همه اینها را گرفت و یک فنجان قهوه داغ را در جای خود عرضه کرد. او دختر را به آپارتمان برد ، نوشیدنی گرم به او داد ، به چشمان او نگاه کرد و پیشنهاد کرد که دراز بکشد. او به باز کردن شلوار خود کمک کرد ، یک ثروت را روی میز پیچید و دختر چاق شروع به مکیدن آب از خروس خود کرد. سریع راهرو بلند شد ، سرطانی شد و فاکر به راحتی در سوراخ در پشت منفجر شد و باسن هری را نزدیکتر کرد. در یک صندلی از پایین و سپس روی زمین. او از سمت داخل واژن ترکید و چندین پیمایش عمیق را تشکیل داد و در دهان به پایان رسید.