عوضی تصمیم گرفت دوست پسر خود را اذیت کند و با دوست پسرش راه یابد. او را با او تنها گذاشت و مستقیماً به او اشاره کرد و انگشت بیدمشک او را گرفت. شخص مفقودالاثر نبود ، در کنار بازوی خود نشست و با شیردوشی فرار کرد. دست خود را روی شورت خود گذاشت ، مهره ها را حس کرد و شروع به بوسه زیبایی روی لب کرد. دختر کوچک با یک دست لرزان عضو را به تصویر دختر سکسی دهان خود آورد که از زبان کار هیجان زده بود. پسر سر خود را از دست داد و او یک گربه کوتاه را از زیر تکان داد ، و یونی را از سمت بوسید. او کلاه را به صورت خود شلیک کرد و روی صورتش ایستاد.