به یک بلوند زیبا و یکنواخت زیبا که در استخر استراحت می کند ، یک جوان شیرین نشست و بلافاصله او را شناخت. او این دختر را آنقدر دوست داشت که شخص قرار نبود با او اختلاف برقرار کند و او را دعوت کرد تا او را ببیند. همانطور که هر دو روی تخت نشستند و چشمانشان را دیدند ، یکدیگر را مانند آهنربا کشیدند و این دو بوسه ای آرام به یکدیگر دادند. پسر دختر را از عکس های سکسی دختران او دور کرد و بیدمشکش را لیسید. سپس او در جای خود دراز کشید و زبان نرم معشوقه جدید شروع به بازی با سر خروس کرد. او دختر را از بالای سر خود بیرون آورد و به حالت سواری سوار شد و به آرامی از پشت خم شد ، او را عقب چرخاند و شانه های خود را به سمت پاهای خود بلند کرد. هوشیاری رانندگی او را وادار به جستجوی مکانی برای نگاه کردن کرد و او این بلوند را با عینک درست کرد.