صبح کسی در حیاط وجود نداشت ، بنابراین هیچ کس نمی توانست یک اسباب عکس سکسی دختر با اسب بازی جوان را بپوشاند که بدن خود را با اسباب بازی بپوشاند. او در زیر سایبان به استخر صعود کرد ، بدن خود را تجدید کرد ، تنه های شنا را دزدید و اولین حمله خود را به سرطان انجام داد. او از آب صعود می کند ، از لبه خم می شود و پاها در جهات مختلفی شکافته می شوند و باعث می شوند ورود آن به اسباب بازی راحت تر شود. با دست راستش عمق نفوذ خود را شروع کرد و با دست چپ خود دست و پاهای بزرگش را حس کرد. با هر حرکت ، تنش در سوراخ او زیاد شد و او می خواست سخت تمام شود. او به سرطان مبتلا شد ، خودش را از پشت کشید ، تمام بدنش را تکان داد و به سختی نفس کشید. دوباره به درون آب رفت و آب را از کف دستش شست تا بدن سریعتر خنک شود.