به وضوح این زن سفید امشب رنج نخواهد برد. او منتظر یک شکلات داغ شکلات داغ بود ، برای ورودش عکس سکسی مادر و دختر لباس بد پوشید و انگشتانش را روی نوک سینه ها و گربه هایش مالید. وقتی سواره سیاه به ملاقات دختر کوچکش رفت ، آنقدر با گرما جسد داغش جابجا شد که بلافاصله شلغمی را که برای او درست کرده بود فراموش کرد و تصمیم گرفت مستقیم به لباس زیر دوست دخترش برود. جوجه بد با تصمیم خود کاملاً موافق است و معتقد است اگر به درستی غلافهای شکلات خود را جذب نکند ، رابطه جنسی مؤثر نخواهد بود. اما پیستون افسانه ای آماده است و در واقع یک قطعه سفید کوتاه را خرد می کند. سیاه پوست آنقدر دوست دارد که عاشق را به سرطان دعوت می کند و زنان یک کشور وطن دور آفریقا را برای انجام رقص خود دعوت می کند. کودک آنقدر دوست دارد که آنقدر رقصیده باشد که ماشین ماکارونی شکلاتی با چنین عضوی در نمی آید و بخشی از پر از سفیدی را از آب نبات خود به او می دهد.