دوستان تصمیم گرفتند دوچرخه را در اطراف شهر دوچرخه سواری کنند و در حالی که سوار دوچرخه شده بودند در مورد مباحث جنسی خود صحبت کنند. هرچه این گفتگو صریح تر شد ، کشاورز مشتاق پیشنهاد کرد که دختر نجیب باید در جایی در یک مکان منزوی بایستد و با متجاوزان با کیفیت و چتل های غیرمعمول کار کند. این دختر قبلاً در حین مکالمه هیجان زده بود ، بنابراین به سرعت با یک پیشنهاد نامطبوع موافقت کرد و پشیمان نشد ، زیرا وقتی متحدان باتجربه تنها بودند ، عیار یک گربه نر را در گلو خود گرفت و با کمک مکیدن گلو به خدمت خود ادامه داد. پس از آن ، کشاورز لباس و شورت لباس زن خود را پاره کرد ، و سپس عکس سکس با دختر خاله کلوپ خود را بین لب های زنبق معشوقه خود جابجا کرد و شروع به ساختن کل آن کرد ، تا این عوضی همچنان به زاری و فریاد برود.